استفاده از شبکه های اجتماعی در ایران و کشورهای خارجی

این وبلاگ استفاده از شبکه های اجتماعی در ایران و کشورهای خارجی نوشته شده است.

درب

درب ورودی هنرستان غدیر گلپایگان

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۹:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

نما

نمای هنرستان نمای کلی از حیاط هنرستان

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۹:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

ورزش صبحگاهی

ورزش صبحگاهی      

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۹:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

بحث و نتیجه­ گیری

پیشرفت در فناوری اطلاعات راه و روش انسان را در ثبت و ضبط تاریخ تغییر داده است، این تغییر بر نحوه تعامل افراد با یکدیگر نیز تاثیرگذار بوده است. یکی از اتفاقات مهم در پایان هزاره دوم، ظهور فناوری­های ارتباطی است که برجسته­ترین آن اینترنت و شبکه­های اجتماعی است. اینترنت و شبکه­های اجتماعی مجازی، اصلی­ترین عوامل تشکیل‌ دهنده فضای مجازی، شناخته می­شوند. شبکه­های اجتماعی به‌عنوان یکی از مهمترین این ابزارها، با قابلیت­ها و امکانات خود تاثیرات عمیقی بر جنبه­های اجتماعی کاربران در جوامع گوناگون گذارده­اند. استفاده جوانان ایرانی از شبکه‌های اجتماعی مجازی رو به گسترش می‌باشد و به‌ طور گریزناپذیری‌، جوانان، پرجمعیت‌ترین و پرتعدادترین گروه نسلی ایران، در مواجهه با اینترنت و متأثر از فضای مجازی هستند. وابستگی متقابل دو جهان مجازی و واقعی باعث تعاملات فردی و اجتماعی در قلمروهای زیادی شده است‌.‌ آن‌چنان که گفتیم، هویت در درون هر جامعه‌ای از عوامل ثبات و همبستگی است و هویت با ابعاد مختلف شخصی، اجتماعی، ملی و دینی‌، هر یک تأثیرات زیادی در دوام و بقا و استمرار جامعه دارند.

یافته‌ها پژوهش حاضر نشان می‌دهد که فضای مجازی شبکه‌های اجتماعی اینترنتی نوعی از بحران هویت را در میان طیف گسترده‌ای از جوانان به‌وجود آورده است. بحران هویت در زمینه‌های فردی ناهمگونی‌های هویتی را سبب شده و به‌نحوی تعادل اجتماعی را متأثر کرده است.

در مورد این‌که چگونه بحران هویت در سطح فردی ناشی از فضای مجازی شکل می­گیرد، با توجه به نظریه دو جهانی شدن­ها در کنار هویت واقعی افراد، می­توان از هویت­های مجازی سخن گفت که هر شخص که با محیط­های اجتماعی و مجازی ارتباط دارد، می­تواند آن را داشته باشد. اگرچه هویت مجازی، هویت ساختگی تلقی می­شود، بعضی اوقات نیز ممکن است هویت واقعی یا مثل آن باشد. بحران هویت مجازی هنگامی رخ می­دهد که فرد به واسطه امکان تغییر در هویت واقعی در فضای مجازی با معانی و هویت جدیدی رو به رو شود که ساخته خود اوست و همزمان در کنار هویت واقعی قرار می­گیرد و در صورتی که این دو هویت از یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند، به خصوص که فرد بتواند به واسطه هویت مجازی برخی اعمال خلاف هنجار اجتماعی را انجام دهد، بحران هویت مجازی شکل می­گیرد. در واقع با توجه به گسترش روز افزون شبکه­های اجتماعی در دنیا و ایران، استفاده نوجوانان و جوانان ایرانی از اینترنت رو به گسترش است که این افزایش ورود بی­رویه جوانان به فضاهای مجازی آسیب­های زیادی را به همراه خواهد داشت.

تغییرات اجتماعی با ­زمینه‌های ناشی از تحولات ساختاری و جمعیتی در کنار تغییرات ناشی از آثار معناساز مطرح شده در فضای مجازی شبکه­های اجتماعی، وضعیتی قابل تأمل از بحران هویت اجتماعی پدید آورده است. یکی از بحران‌های فردی و اجتماعی دیگر خودپنداری ناشی از تعامل کاربران با فضای مجازی بوده و «‌امپاتی» در چنین شرایطی همانند یک سندروم اجتماعی، بحران­های هویتی را دامن می­زند و این امر زمینه­ساز بسیاری از تعارضات سیاسی خواهد شد.

به‌نظر می­رسد با توجه به فرایند جهانی‌شدن و مواجه شدن نسل متراکم جوان ایرانی با فضای مجازی، ضروری است عواقب این مواجهه در ایجاد بحران­های هویتی بررسی شود. همان‌گونه که اشاره شد جامعه ایران به لحاظ قرارداشتن در دوره تاریخی خاص، از جنبه­های «گذار» امروزه علاوه بر بحران هویت دوره تاریخی صنعتی، بحران­های هویتی دوره پساصنعتی و فضای مجازی را نیز تجربه می­کند. مسائل هویت­های قومی هر چند محسوس نیست، در فضای مجازی تحولات خاص خود را دارد. در حال حاضر با توجه به رشد فزاینده شبکه‌های اجتماعی، برنامه­ریزی برای منابع هویت‌ساز جدید با توجه به فضای مجازی در برنامه­ریزی­های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی الزامی است.


۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

فضای مجازی و هویت

اینترنت دارای قابلیتی است که به‌‌واسطه آن افراد می‌توانند خودهای جدیدی را در دنیاهای جدید بسازند. این امور ممکن است در دنیای مادی اصلاً وجود خارجی نداشته باشند یا فرد به‌زعم خودش قادر به دستیابی به آن نباشد. این‌ها استفاده از فضای مجازی را برای کاربران جذاب‌تر می‌کند. بدین ترتیب، وب به مکانی برای معرفی و نمایش شخصیت فرد تبدیل می‌شود. البته قضیه به همین جا ختم نمی‌شود؛ زیرا امکان دارد که تصویر ارائه‌شده از سوی یک فرد بر روی وب، توسط دیگران به صورت‌هایی غیر از شکل مورد نظر وی تفسیر شود (اسلوین، 1380: 156). حتی امکان معرفی خود در سایت‌های مختلف به صورت‌های گوناگون وجود دارد. به‌ طوری که افراد بتوانند در جربان ارتباط‌گیری «هویت الکترونیک چندگانه‌ای» برای خود بسازند و هر بار خود را به یک صورت نشان دهند. تلویزیون و سایر رسانه‌ها فاقد این ویژگی خاص فضای مجازی‌اند. در مجموع، هویت اینترنتی یا هویت مجازی با دیدگاه‌های متعارف درباره هویت جور نیست. دیدگاه‌های متعارف درباره هویت‌ به دنبال کلیت‌سازی درباره مفهوم هویت و یکپارچه نشان دادن آن هستند و تأثیر کلی آن‌را بر فرد در نظر می‌گیرند (بل، 2001: 114). اما با این اوصاف در فضای مجازی استفاده از چنین تعاریفی برای هویت دشوار می‌شود و با گسترده‌تر شدن مرزهای هویتی، مرزبندی هویت واقعی و تخیلی در اینترنت مخدوش می‌شود.

به هر حال، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی اینترنتی محصول درهم شکستگی هستی‌شناختی و پیچیده‌تر شدن فزاینده تفاوت‌های فردی هستند و با آن سنخیت تام دارند. امروزه حتی اعضای خانواده‌ها و همسایگان نیز به‌ندرت معنای واحدی از هویت در ذهن دارند. این امر تشخیص اصالت‌ها را روز به روز دشوارتر می‌سازد. آلن تورن[8] به خوبی این شرایط به ظاهر تناقض‌آمیز انسانی را توصیف کرده است: «ما در سکوت زندگی می‌کنیم، در شلوغی به سر می‌بریم، منزوی هستیم، در دریای خلق گم شده‌ایم» (تورن، 1380: 160). از این حیث، هویت مجازی را می‌توان با فرایند اساساً مدرن تشکیل هویت به‌وسیله خویشتن و رسیدن به فهمی از خود و هویت‌یابی مربوط دانست.

فرد در دوره مدرنیته از جا کنده می‌شود و اضطراب‌های وی افزایش پیدا می‌کند. اینترنت نه تنها این وضع را متحول کرد؛ بلکه به آن شدت بخشید. در این‌جا ساختار و فردیت به هم می‌رسند و تواماً مهمترین جنبه پست‌مدرنیستی اینترنت را می‌سازند. امکانات موجود برای انتخاب انواع متفاوت خروجی‌های اینترنت نه تنها فردیت کاربران را تقویت می‌کند؛ بلکه موجب تکثر بیشتر می‌شود. در عین حال، همزمان با افزایش میزان تفاوت‌ها در اثر رشد استفاده عمومی از اینترنت، جهان‌بینی‌های افراد واگراتر[9] می‌‌شود (گیبینز و ریمر، 1388: 78). اینترنت شبیه یک بازار ارتباطی است و همین به تکثر هویتی و رشد فردیت کمک می‌کند و اشکال ابراز وجود شخصی را متنوع‌تر می‌کند، اما در عین حال نمی‌توان از این ایراد چشم‌پوشی کرد که وسایل ارتباطی به‌تدریج نقش فزاینده‌ای در سست کردن انسجام اجتماعات واقعی و ذره‌ای کردن جوامع انسانی دارد. همچنین اینترنت باعث رشد یک فرهنگ شخصی‌ شده و حاصل تخیلات و تصورات و پندارهای فردی است. این امر به قیمت کاهش نفوذ کلیت‌های سیاسی بر هویت‌سازی‌های فردی تمام می‌شود و می‌تواند به شکل‌گیری منابع جدید هویتی بیانجامد (معینی‌علمداری، 1384: 116- 115).

علاوه بر اینترنت، شبکه‌های اجتماعی مجازی هم‌چون فیس‌بوک، به دنبال ایجاد جوامع مجازی هستند. این جوامع مجازی بر اساس ساختار و تعاریف خود به‌طبع دارای ارزش‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستند. به‌طوری که این جوامع مجازی توانسته‌اند مفاهیمی چون «دوست»، «ارتباط»، «خانواده»، «هویت» و حتی مسائلی جزئی مانند نحوه احوال‌پرسی کردن را بازتعریف کنند. اگرچه کاربران خود در شکل‌دهی این جوامع نقش چشمگیری ایفا می‌کنند اما قوانین این جوامع مجازی و گفتمان حاکم بر آنان در تأثیرگذاری و شکل‌دهی هویت اعضای خود نقش مهمی ایفا می‌کنند.

ابتدایی‌ترین تأثیر شبکه‌های اجتماعی اینترنتی بر کاربران این است که هویت فعلی او را به چالش می‌کشند؛ ابتدا کاربر را از خود واقعی تهی می‌کنند و سپس به او فرصت می‌دهند خود ایده‌آلش را بروز دهد، در حالی که به‌طور ناخودآگاه، این خود جدید در فضای گفتمانی شبکه‌های اجتماعی برساخته شده است. شبکه‌های اجتماعی صحنه‌ای فراهم می‌آورند که کاربران می‌توانند از هر جنسیت، سن، طبقه اجتماعی، نژاد و قومیتی که باشند، در آن ظاهر شوند و نقش دلخواه خود را بازی کنند. در این سطح، شبکه‌های اجتماعی مجازی، کاربر را به هویتی فردمدارشده[10] ‌با مشخصات منحصر به فرد سوق می‌دهند. در واقع با شبکه‌های اجتماعی مجازی این قابلیت به فرد داده می‌شود تا خود را هر گونه که می‌خواهد، فراتر از هویت واقعی خود در جهان فیزیکی بازتعریف و روایت کند. بنابراین، با قبول این فرض که شبکه‌های اجتماعی اینترنتی در درون جامعه مصرفی خلق شده‌اند، خود منشأ بازتولید مکرر چنین جامعه‌ای می‌شوند.

ریچارد بارتل[11] (2004: 164) این‌گونه استدلال می‌کند که دنیاهای مجازی برای مردم آیینه‌ای را فراهم می‌آورند که هر چه فرد تصویر خود را در آن مأنوس‌تر با خود واقعی یا ایده‌آلش بیابد، بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کند. در واقع، راز موفقیت و جذب کاربر برای وب‌سایت‌های عمده این است که کاربر خود را در آیینه جهان مجازی پیش رویش ببیند. بدین ترتیب، در باب هویت در دنیای مجازی، مسئله این است که کاربر چه میزان انعکاس تصویر خود را در این آیینه می‌پسندد.

زمانی این تلقی وجود داشت که هویت افراد در فضای مجازی، هویتی ناشناخته و چندگانه است، اما اکنون کاربران ادامه هویت تعریف‌شده خود در فضای مجازی را به‌صورت آفلاین پی می‌گیرند و یا در فعالیت‌های آفلاین در بسیاری از مواقع برای خود نام و نشان تعریف می‌کنند و با آن همزادپنداری زیادی دارند. بنابراین، معادلات پیشین هویت دچار تحول شده است. بدین ترتیب، بازتعریف هویت فردی و اجتماعی در فضای مجازی در ابعاد گوناگون قابل بررسی است. در این فضا، همگرایی جامعه مصرفی و تخصص حرفه‌ای تولیدکنندگان و تجار به بازآفرینی مفاهیم انسانی چون بلوغ، سن و مراحل مختلف زندگی انجامیده است. شاید این تعجب‌برانگیز باشد که مفاهیم انسانی با ابعاد زیست‌شناختی مانند بلوغ نیز در دنیای مجازی تعابیر جدید بیابند، اما ریشه استحاله این مفاهیم ناشی از تأثیرگذاری قوی فضای مجازی بر نوع تفکر کاربران است (کاتز و مارشال، 2006).

همان‌گونه که بارتل (2004) خاطرنشان می‌کند: «هویت، حاصل تفکر است که در قالب‌های گوناکون (در عمل یا در قالب لغات) ظهور می‌کند» و با توسعه عرصه مجازی زندگی بشر[12]، این حقیقت غیرقابل انکار است که این فضای مجازی با کاربر ارتباطی دوسویه قرار دارد؛ نحوه تفکر او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در مقابل گستره وسیعی را فراهم می‌آورد که کاربر هویت خود را در آن براساس ترجیحات خود ابراز می‌کند و به منصه ظهور می‌رساند. به‌عبارت دیگر، فضای مجازی امروز تنها آیینه منعکس‌کننده کاربر مقابل خود نیست، بلکه تا حد زیادی چگونگی کیفیت کاربر خود را نیز تعریف می‌کند.

زمانی، تلقی منتقدین فرهنگی این بود که چون فضای مجازی عرصه‌ای است که مهندسان فنی و نه مهندسان فرهنگی آن‌را ساخته‌اند، بنابراین نقطه ضعف آن عدم وجود روایت است (بل و کندی، 2000). اما امروز دنیای مجازی آن‌چنان با زندگی و فرایند هویت‌سازی بشر درآمیخته است که نه تنها روایت‌های بی‌شمار در آن قابل درک است، بلکه این روایت‌ها بر روایت دنیای واقعی پیشی گرفته‌اند؛ چنان‌که بودریار از «فراواقعیت»[13] مجازی سخن می‌گوید و به‌قول آنجل آدریان[14] (2008: 366)، همان‌قدر که تجارت الکترونیک از تجارت جدا نیست، هویت‌های الکترونیکی در فضای مجازی نیز از هویت‌های واقعی قابل بازشناسایی نیستند.

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

بحران هویت

بی­تردید یکی از مسائل عمده­ای که در سال­های بعد از انقلاب به ویژه در سال­های اخیر مسئولان مطرح کرده­اند مسئله بحران هویت است. زمانی که فرد یا جامعه از عناصر هویت­ساز خویش مانند دین، زبان، نژاد، قومیت و فرهنگ آگاهی نداشته باشد و یا عناصر هویتی جایگاه خود را به عنوان شاخص­های شناخت یک جامعه از دست بدهد و عناصر دیگر نیز به جای آنها شناخته نشده باشد، فرد یا جامعه با بحران هویتی مواجه می­شود. با این اوصاف فرد برای خروج از این بحران بایستی به یافتن ارزش­های مثبت و پایدار در فرهنگ، مذهب یا ایدئولوژی خود بگردد تا از درهم ریختگی و اختلال هویت که دائماً در رنج و عذاب است، رهانیده شود و هویت اصیل خویش را باز یابد.

آن‌چه امروزه بر اهمیت این بحران در جوامعی شبیه ایران افزوده، ناشی از عوامل بحران­زای فرایندهای ارتباطی است. در سه دهه اخیر، مجموعه­ای از مفاهیم در خصوص بحران هویت در سطح خرد تا ملی و سطح جهانی به‌وجود آمده است. این مباحث درحال حاضر به طور یک‌پارچه با عنوان بحران هویت مطرح می­شود.

از نظر بایندر، بحران هویت بر مبنای ذهنی، ولی نه همواره احساسی به عضویت در یک جامعه سیاسی اشاره دارد. ابتدایی­ترین عوامل بحران­ساز هویتی از تنش بین مفاهیم فرهنگی و روانشناختی، هویت شخصی، گروهی، تعریف سیاسی جامعه، ایستارها و ارز­ش­های حاکم و تناقض­های حاکم و تناقض­های پیش آمده از هویت ذهنی و سایر هویت‌ها ناشی می­شود. مشکل هویت در جوامع مختلف با روش­های متفاوت بروز کرده و امروزه به یک نگرانی جدی در حوز­ه سیاست تبدیل شده است. به اعتقاد بایندر­، بحران هویت ضرورتا، بحران یک کشور نیست، بلکه بحران عصر ماست (پای و دیگران، 1380: 93-92). به هر ترتیب، جوامع امروزی در فرایند گذار خود از بحران­های متعددی، از جمله مشارکت، مشروعیت، توزیع، نفوذ و هویت عبور می­کنند. نکته حائز اهمیت، پیچیدگی این بحران در دوره پساصنعتی است. این دوران با خصوصیات خاص خود که ناشی از فرایندهای ارتباطی نوین است، نوع جدیدی از بحران هویت را پیش روی جوامع (مانند ایران) قرار داده است. بحران هویت وقتی رخ می­دهد که یک جامعه در یابد که آن‌چه تا کنون به‌طور دربست و بی­چون و چرا به عنوان تعاریف فیزیکی و روانشناسانه «خودجمعی»­اش پذیرفته است، تحت شرایط تاریخی جدید، دیگر قابل پذیرش نیست.­ از طرف دیگر، نیروهای تدریجی و غیرمهیجی، مانند گسترش ارتباطات جهانی، می­تواند بنیان هویت یک جامعه سابقاً منزوی را از طریق آگاه­سازی مردم آن جامعه از یک دنیای کاملاً نوین از لحاظ کنش سیاسی، متزلزل سازند.

امروزه، در عرصه جامعه شناسی بحران هویت مسئله­ای اجتماعی تلقی می­شود. جامعه­شناسانی، مثل کاستلز این پدیده را در پرتو جهانی­شدن که نتیجه توسعه ارتباطات انسانی است بررسی کرده­ا­ند. با وجود این‌که بسیاری از جامعه‌شناسان این پدیده را جهانی می­نامند، واضح است که آثار و تبعات این پدیده در کشورهای مختلف، متفاوت است.

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

هویت

دو معنای اصلی هویت، تمایز و تشابه مطلق است. جنکینز (1391: 5) هویت را این‌گونه تعریف می‌کند: هویت ریشه در زبان لاتین و دو معنای اصلی دارد. اولین معنای آن مفهوم تشابه مطلق را بیان می‌کند؛ این با آن مشابه است. معنای دوم آن تمایز است که با مرور زمان سازگاری و تداوم را فرض می­گیرد. به این ترتیب، به مفهوم شباهت از دو زاویه مختلف راه می‌یابد. مفهوم هویت، همزمان میان افراد یا اشیاء دو نسبت محتمل برقرار می‌سازد؛ شباهت و تفاوت. هویت داشتن یعنی یگانه بودن، ولی از دو جنبه متفاوت: همانند دیگران بودن در طبقه خود و همانند خود بودن در گذر زمان.

مفهوم هویت در جامعه‌شناسی مفهومی چندبعدی است و می‌توان به چند طریق درباره آن بحث کرد. به بیان کلی، هویت به درک و تلقی مردم از این که چه کسی هستند و چه چیزی برایشان معنادار است مربوط می‌شود. این درک و تلقی در پیوند با خصوصیات معینی شکل می‌گیرد که بر سایر منابع معنایی الویت دارند. جامعه‌شناسان اغلب از دو نوع هویت سخن می‌گویند: هویت اجتماعی و هویت شخصی. این شکل‌های هویت فقط از نظر تحلیلی از هم جدا و متمایز می‌شوند اما در واقع پیوند تنگاتنگی با یکدیگر دارند.

هویت اجتماعی به معنای ویژگی‌هایی است که از طرف دیگران به یک فرد نسبت داده می‌شود. این ویژگی‌ها را می‌توان نشانه‌هایی تلقی کرد که نشان می‌دهند هر شخص معینی، اساساً چه کسی است. در عین حال، این ویژگی‌ها شخص مذکور را به افراد دیگری مربوط می‌کند که همین خصوصیات و کیفیات را دارند. همچنین هویت‌های اجتماعی بعد جمعی دارند. آن‌ها مشخص می‌کنند که افراد چگونه و از چه نظر «شبیه» دیگران هستند. اگر هویت‌های اجتماعی نشان‌دهنده شیوه‌های همسانی افراد با دیگران هستند، هویت شخصی، ما را به‌عنوان افرادی جدا و مجزا از یکدیگر متمایز می‌کند. هویت شخصی به معنای رشد و تکوین شخصی است که از طریق آن ما معنای یگانه و منحصر به‌فردی از خویشتن‌مان و مناسبت‌مان با جهان پیرامون خود خلق می‌کنیم (گیدنز، 1386: 46).

با توجه تعاریف صورت گرفته از هویت، می‌توان نتیجه گرفت که هویت برساخته‌ای اجتماعی است. کیفیتی ثابت یا ذاتی نیست، بلکه ساخته می‌شود و سپس در تعامل با دیگران تغییر می‌کند. دوم این‌‌که هویت توأم با احساس تعلق است. جزء ذاتی این‌که بدانیم چه کسی هستیم عضویت در گروه یا گروه‌های اجتماعی است که از اعضای شبیه به یکدیگر تشکیل شده‌اند. سوم این‌که مسئله هویت به تفاوت ما با دیگران نیز مربوط می‌شود. بخشی از دانستن این‌که چه کسی هستیم‌ دانستن این است که چه کسی نیستیم. چهارم، از آن‌جا که هویت اکتسابی است انعطاف‌پذیر نیز هست و در برخی از جوامع انعطاف‌پذیرتر از برخی دیگر است.

هویت در سطوح و ابعاد مختلف واکاوی شده است.‌ هویت ملی، هویت دینی، هویت جهانی و مواردی از این قبیل. هنگامی که از هویت دینی سخن به میان می­آید، در واقع به ابعاد کارکردی و عینی دین اشاره می­شود. هویت دینی آن احساس خاصی است که پیروان یک دین را به یکدیگر پیوند می­دهد و ایشان را در تعلق‌شان به یک هویت جمعی تعریف می­کند (گزارش راهبردی، 1385: 14).

در واقع، هویت دینی به میزان شناخت فرد از تعلق و ارتباطش نسبت به دینی خاص و پیامدهای ارزشی مثبتی که فرد برای این تعلق و ارتباط قائل است و بالاخره احساسات خاص فرد نسبت به آن دین و نسبت به دیگرانی که مثل او رابطه‌ای مشابه با آن دین دارند، تعریف شده است. به بیان دیگر هویت دینی عبارت است از: تعریف شخص از خود براساس داشتن تعلق نسبت به دینی خاص به همراه ملاحظات ارزشی و احساسی مترتب با آن.

هویت ملی را می‌توان نوعی احساس تعلق به ملتی خاص دانست. ملتی که نمادها، سنت‌ها، مکان‌های مقدس، آداب و رسوم، قهرمانان تاریخی و فرهنگ و سرزمین معین دارد. هویت ملی یعنی احساس تعلق به گروهی از انسان‌ها، به‌واسطه اشتراک داشتن در برخی عناصر فرهنگی و شبه‌فرهنگی (حاجیانی، 1388: 361). اسمیت هویت ملی را بازتولید و بازتغییر پایدار ارزش‌ها، نمادها، خاطرات، افسانه‌ها و سنت‌ها می‌داند که عناصر تمایزبخش هر ملتی هستند. هویت ملی عبارت است از نوعی احساس تعلق فرهنگ‌محور، تمایزآفرین و تداوم‌بخش به یک ملت که دولت و گفتمان‌های مسلط با بهره‌برداری از منابعی معین آن‌را به‌‌وجود آورده و حفظ و تعریف می‌کند. وی اضافه می‌کند که هسته هویت ملی تداوم و تمایز است. در جایی دیگر اشاره شده که هویت ملی فرایند پاسخ‌گویی آگاهانه یک ملت به پرسش‌های پیرامون خود، گذشته، کیفیت، زمان تعلق، خاستگاه اصلی، حوزه تمدنی، جایگاه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ارزش‌های مهم از هویت تاریخی خود است .

هویت ملی از تعلق فرد به یک سرزمین و دولت ملی یا به‌عبارتی به کشور خاصی سرچشمه می‌گیرد. به‌بیان دیگر، هویت ملی به معنای احساس همبستگی با کل اعضای ساکن در یک چارچوب سرزمینی مشترک است. به‌طوری که نسبت به موجودیت کل آن آگاهی و به آن احساس وفاداری دارند.

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

تعریف مفاهیم

اصطلاح شبکه‌های اجتماعی را برای نخستین بار چی‌ای‌بارنز[6] در سال 1954 طرح کرد و از آن پس به‌سرعت به شیوه‌ای کلیدی در تحقیقات و مطالعات بدل گشت. در تئوری شبکه اجتماعی سنتی، یک شبکه اجتماعی به این صورت تعریف می­شود که یک مجموعه­ای از نهادهای اجتماعی که شامل مردم و سازمان­ها که به‌وسیله مجموعه­ای از روابط معنی­دار اجتماعی به‌هم متصل­اند و با هم در به اشتراک‌گذاشتن ارزش­ها تعامل دارند.­ شکل سنتی خدمت شبکه اجتماعی بر انواع روابط هم‌چون دوستی­ها و روابط چهره به چهره متمرکز است اما خدمات شبکه اجتماعی امروزه بیشتر بر جامعه مجازی آنلاین و ارتباطات کامپیوتر واسط متمرکز است.

شبکه‌های اجتماعی اینترنتی پایگاه یا مجموعه پایگاه‌هایی هستند که امکانی فراهم می‌آورد تا کاربران بتوانند علاقه‌مندی‌ها، افکار و فعالیت‌های خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و دیگران هم این افکار و فعالیت‌ها را با آنان سهیم شوند. یک شبکه اجتماعی، مجموعه­ای از سرویس­های مبتی بر وب است که این امکان را برای اشخاص فراهم می‌آورد که توصیفات عمومی یا خصوصی برای خود ایجاد کنند، یا با دیگر اعضای شبکه ارتباط برقرار کنند، منابع خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارند و از میان توصیفات عمومی دیگر افراد، برای یافتن اتصالات جدید استفاده کنند (بوید و الیسون، 2007: 212). به‌طور کلی در تعریف شبکه­های اجتماعی می­توان گفت شبکه­های اجتماعی سایت­هایی هستند که از یک سایت ساده مانند موتور جستجوگر با اضافه شدن امکاناتی مانند چت و ایمیل و امکانات دیگر خاصیت اشتراک­گذاری را به کاربران خود ارائه می­دهند. شبکه­های اجتماعی، محل گردهمایی صدها میلیون کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات می‏پردازند. در واقع شبکه­های اجتماعی برای افزایش و تقویت تعاملات اجتماعی در فضای مجازی طراحی شده­اند. به طور کلی از طریق اطلاعاتی که بر روی پروفایل افراد قرار می­گیرد مانند عکس کاربر، اطلاعات شخصی و علایق (که همه این­ها اطلاعاتی را در خصوص هویت فرد فراهم می­آورد) برقراری ارتباط تسهیل می‌گردد. کاربران می‌توانند پروفایل­های دیگران را ببینند و از طریق برنامه­های کاربردی مختلف مانند ایمیل و چت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند .

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

شبکه‏ های اجتماعی مجازی و بحران هویت (با تأکید بر بحران هویتی ایران)

فضای مجازیِ شبکه­های اجتماعی اینترنتی یکی از مهم­ترین ابزارها برای نمود یافتن اثرات جهانی‌شدن است. این فضای­ مجازی عرصه وسیعی از اطلاعات و نمود­های مختلف معنایی را ایجاد می­کند. افراد در مواجهه با این فضا و تکثر منابع در ساخت هویت، دچار تعلیق (به معنی معلق بودن و سردرگمی) می‏شوند. از بین رفتن زمان و مکان و نقش بیشتر فضا در دنیای مجازی تجلی آشکاری دارد. افراد در مواجهه با این فضای دوم، بنیان­های هویت خود را متزلزل می­بینند و دچار تردید و اضطراب می­شوند. اگرچه شبکه­های اجتماعی مجازی در فرایند ارتباطات می­توانند دارای تأثیرات مثبت و منفی باشند، پژوهش حاضر تنها بر جنبه‌های بحران­زای این فرایند تأکید کرده است و یکی از آثار فضای مجازی شبکه­های اجتماعی را در جوامع، به خصوص جوامع درحال گذار، ایجاد بحران هویت ملی و دینی می‏داند.
یافته‌های پژوهش نشان می­دهد که براساس یک تقسیم­بندی نسلی، نسل سوم بیشترین کاربران فضای مجازی در ایران بوده و بیش از نسل­های دیگر در معرض آثار ناشی از شبکه‏های اجتماعی مجازی‌اند. فضای مجازی نوعی از بحران هویت را در میان طیف گسترده­ای از جوانان به‌وجود آورده و این بحران هویت در زمینه­های فردی ناهمگونی­های هویتی را سبب شده و به نحوی تعادل اجتماعی را متأثر کرده است. همچنین شبکه­های اجتماعی مجازی، باعث تغییرات اساسی در نهادهای هویت‌ساز شده­اند و عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده‌اند.

۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni

نظر شخصی خودم در رابطه با این موضوع:

نظر شخصی خودم در رابطه با این موضوع این است که کاربران ایرانی بیش از حد واندازه استفاده میکنند. ولی کاربران خارجی روزی 1ساعت استفاده میکنند این کار باعث شده بی رویه استفاده کردن از شبکه های اجتماعی باعث طلاق،ترک کردن کانون گرم خانواده و معتاد شدن فرزندان میشود.

۱۵ آذر ۹۵ ، ۱۷:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
amirhoseyn mohseni